زالاوا پیش تر از این برنده سه سیمرغ و کاندیدای ده سیمرغ بلورین در جشنواره فجر سیونهم گردید بود، اینبار حق پخش انحصاری آن در آمریکا و کانادا توسط کورینث فیلمز (Corinth Films) خریداری شده و شرکت آمازون امتیاز این فیلم را برای نمایش در پلتفرم پرایم ویدیو خریداری کرده است.
پخش جهانی فیلم سینمایی «زالاوا» که برنده دوجایزه فیپرشی و جایزه بزرگ هفته منتقدین ونیز نیز شده است، توسط کمپانی LevelK دانمارک در فستیوال فیلم ونیز ۲۰۲۱ خریداری شد. این فیلم علاوه بر بیش از پنجاه حضور جهانی در فستیوالهایی معتبر تورنتو، روتردام، کارلوویواری، گوتنبرگ، سیتگس؛ سال گذشته در کشورهای سوئد، استونی، فنلاند و نروژ توسط کمپانی اج اینترتینمنت (Eg Entertainment)، هلند، بلژیک و لوکزامبورگ توسط کمپانی رماین این لایت (Remain in Light) و در اندونزی توسط پی تی فالکن (PT.Falkon) اکران شده و در سال جاری در چهارده کشور دیگر اکران خواهد شد.
«زالاوا» تلفیقی از ژانرهای درام دلهرهآور و رازآمیز است. این فیلم سینمایی با بازی نوید پورفرج، پوریا رحیمی سام و هدی زینالعابدین، ماجراهای مشکوکی در روستای زالاوا را به تصویر میکشد.
فیلم زالاوا نخستین فیلم سینمایی ارسلان امیری است که پیش از این در آثار آیدا پناهنده هم ثابت کرده بود دستی بر آتش سینما دارد. آیدا پناهنده هم که امسال با فیلم تیتی در جشنواره حضور دارد در نقش مشاور کارگردان و فیلمنامهنویس در کنار همسرش حاضر شده تا نخستین تجربه کارگردانی او به بهترین شکل ممکن شکل بگیرد و البته که سمیرا برادری و پدرش روحالله برادری، تهیهکنندگان فیلم درساژ، وظیفه تهیهکنندگی این فیلم را برعهده داشتهاند. فیلمبرداری آن در ۵۰ جلسه و در سه استان کردستان، همدان و تهران انجام شده و پیش از اوجگیری شیوع ویروس کرونا به پایان رسیده است.
ایده فیلم که براساس مجموعهای از حوادث واقعی در دهه ۵۰ شکل گرفته از چندین سال پیش در ذهن امیری بوده اما از آنجایی که او تصمیم داشت فیلم را براساس دیالوگهای کردی بسازد، راه دشواری برای رسیدن به مرحله تولید داشت. ارسلان امیری با تغییر استراتژیاش پذیرفت که میتواند از دیالوگهای کردی برای روایت اصل داستان فیلمش استفاده کند و پس از ارائه طرح آن در بازار سینمایی هنگ کنگ در سال ۲۰۱۹ موفق شد که جایزه ویژه خانه سینمای کره را برنده شود.
امیری خودش هم پذیرفته که به عنوان یک کارگردان فیلم اولی [که تجربه قابل قبولی در پشت دوربین دارد] بیش از حد خوششانس بوده که فرصت همکاری با تیم تولید توانمند فیلم زالاوا را داشته و این تیم کامل با بازیگران خوبی که دارد، کاملتر هم شده است؛ هدی زینالعابدین بهعنوان یکی از نادیدهشدهترین زنان زیبای سینمای ایران بالاخره در نقشی که لیاقتش را دارد، دیده میشود و نوید پورفرج هم که در فیلم مغزهای کوچک زنگزده ثابت کرد هنرمند خیرهکنندهای است، نقش اصلی فیلم زالاوا را برعهده دارد.
فیلم زالاوا با دستچینکردن بهترین ویژگیهای ژانرهایی که به آنها تعلق خاطر دارد به فیلمی سرگرمکننده، پویا، متفاوت و تحسینبرانگیز تبدیل شده که باید دستاوردهای اصلیاش را جشن بگیرد. در سینمایی که ساختن فیلمهای ترسناک هرگز مورد توجه قرار نگرفته، فیلم زالاوا تلاش میکند معنی و مفهوم ژانر ترس را در فرهنگ و اقلیم کردستان به تصویر بکشد و در رسیدن به این هدف تماشاگرش را ناامید نمیکند.
بازیهای تحسین برانگیز
نوید پورفرج در شرایطی در نقش اصلی فیلم زالاوا حضور پیدا کرده که اهالی سینما او را با حضور در فیلم مغزهای کوچک زنگزده به یاد میآورند. او در سال ۹۸ هم فیلم مغز استخوان را بازی کرد که مورد توجه منتقدان قرار گرفت. بعید به نظر میرسد که پورفرج برای هنرنماییاش در فیلم زالاوا برای جایزه بهترین بازیگر نقش اصلی مرد فجر ۳۹ نامزد شود اما پس از تماشای این فیلم کنارآمدن با این حقیقت که او برای دو فیلم قبلیاش نامزد جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد دو دوره از جوایز فجر شده، چندان هم دشوار به نظر نمیرسد.
اگرچه فیلمنامه فیلم زالاوا با وجود قراردادن پورفرج در نقش اصلی او را به مهمترین شخصیت فیلم تبدیل میکند اما از همه ظرفیتهای پورفرج یاری نمیگیرد. با این حال او در نخستین تجربهاش در نقش اصلی خارقالعاده ظاهر میشود. واکنشها، صحبتها و غرور ذاتی رییس پاسگاه به روی صورت سرد اما احساسی پورفرج نشسته و او به خوبی از پس رفتارهای لجوجانه یک نظامی مدعی بر میآید. تنها ایرادی که میتوان از بازی مقتدر و تماشایی پورفرج گرفت، آن است که با وجود این که او در کرمانشاه به دنیا آمده اما آنطور که از یک بازیگر کرمانشاهی انتظار میرود با زبان کردی ارتباط برقرار نمیکند
هدی زینالعابدین و پوریا رحیمیسام هم که پیش از حضور در این فیلم در سریال کرگدن در کنار یکدیگر حاضر شده بودند، اینجا هم هنرنماییهای قابل توجهی دارند. زینالعابدین لهجه کردی را به خوبی روی زبانش کنترل میکند و مثل همیشه با نگاههای خیرهکنندهاش به هنرنماییاش اعتبار بیشتری میبخشد.
در این میان اما پوریا رحیمیسام خوششانسترین بازیگر فیلم است. او که در نقش آمردان ظاهر شده بیشتر از دو شخصیت دیگر فیلم فرصت پردازش خود را پیدا میکند. آمردان که نماینده تفکر خرافاتی رایج، قدرتمند و چیره فیلم است روی مرز باریکی از شخصیت مثبت یا منفیبودن فیلم حرکت میکند و در نهایت باطن واقعیاش را نشان میدهد.
بازیگرانی که در نقش اهالی روستا ظاهر میشوند هم همگی بومی هستند و به همین دلیل بخش عمده دیالوگهای کردی فیلم که با زیرنویس نمایش داده میشود هم به آنها تعلق دارد. اکثر آنها عملکرد قابل قبولی دارند و نیازی به یادآوری نیست که تعدادی از این بازیگران بومی را در سریال نون خ هم تماشا کرده بودیم.
داستان جذاب، دیالوگهای سرراست و بازیهای خیرهکننده به فیلم زالاوا اعتبار بیشتری بخشیدهاند اما هیچکدام عامل اصلی تمایز نخستین فیلم بلند ارسلان امیری نیستند. این فیلم نه به دلیل روایت سرگرمکنندهاش بلکه به دلیل تلاشش برای براندازی خرافات است که باید مورد توجه قرار بگیرد. او بهعنوان کارگردانی فیلم اولی اما مجرّب به سراغ سوژهای رفته که بسیاری از همکاران قدیمیترش هم در این جامعه خرافاتزده شجاعت پرداختن به آن را ندارند.
در کشوری که هنوز هم بسیاری از مردم برای رهاشدن از باورهای پوچ تا مغز استخوان فرورفتهشان به طلسمها و دعاهای بیفایده پناه میبرند، فیلم زالاوا سوژهای را از دههها پیش استخراج میکند و آن را به باد انتقاد میگیرد. رییس پاسگاه و آمردان در فیلم زالاوا نماینده دو تفکر کاملا متفاوت هستند که در فیلم هم در برابر یکدیگر قرار میگیرند و با درگیریای تلخ به نتیجهای که باید دست پیدا میکنند.
فیلم زالاوا با وجود تغیراتی که به نوع روایت داستانش میدهد، در نهایت دیوار تنومندی روی مرز باریک میان ترس و کمدی میسازد و پرچم واقعگرایی در برابر خرافهپرستی را روی بالاترین نقطه داستان نصب میکند. این دستاور بزرگ برای نخستین فیلم ارسلان امیری اندکی بیش از حد ارزشمند به نظر میرسد. او با شجاعتی تحسین برانگیز موفق شده روایتی کمدی، ترسناک، عاشقانه و واقعگرایانه از داستانی تاثیرگذار ارائه دهد؛ پیروزیای بزرگ که تنها برای آنهایی که سینما را میشناسند، رقم میخورد.